نقد و بررسی انیمیشن (epic (2013
نقد فیلم آواتار
حالا پس از خواندن مطلب فوق تازه میرسیم به اصل مطلب (یعنی نقد و بررسی انیمیشن epic (2013)). ابتدا بگذارید شخصیت هایی که در این داستان نقش های اصلی را دارند معرفی کنیم:
تارا : ملکه سیاهپوست,یا الهه مونث جنگل,حیات جهان طبیعت به وجود او بستگی دارد.هر صد سال یکبار او برای خود جانشین تعیین می کند.بدین طریق که روح او به غنچه ای دمیده می شود و از غنچه به ملکه ای که جانشین اوست منتقل می شود.در واقع تارا در انیمیشن حماسه همان الهه مقدس زمین یا “ایوا” (Eywa) می باشد که در فیلم آواتار به وضوح مشاهده کردیم.
مری کاترین : دختر یک پروفسور زیست شناس است که مادر خود را از دست داده و پدرش نیز همه اش به کار تحقیقاتی مشغول است.مری کاترین ابتدا فکر می کند موجودات هوشمندی که پدرش از آنها سخن می گوید خیالات موهوم پدرش است اما طی حادثه ای در جنگل گم می شود و وارد داستان اصلی می شود.در واقع کلید حل معما و نجات الهه مونث جنگل به دست اوست.
رونین : سردسته محافظان ملکه(برگ پوش ها),در تمام داستان سعی دارد زندگی جنگل را نجات دهد.او شخصیتی جدی و مبارز است.همانطور که در تصویر می بینید تاجی به شکل حلال ماه بر سر دارد که پس از صحنه مرگ ملکه تارا آن را از سرش برمی دارد و تا پایان داستان اثری از این تاج نیست.
ناد : سربازی زیرک اما راحت طلب.در میانه داستان برای نجات روح جنگل که در غنچه ای دمیده شده؛ به کمک فرمانده می آید در این میان عشقی بین او و مری کاترین شکل می گیرد.
نیم گالو : محافظ scroll library (کتابخانه طومارها)در این طومار ها همه چیز حتی ادا و اطوار حلزون ها نیزثبت می شود.
مندریک : سردسته باگن ها؛او و سپاهش(باگن ها) همواره بدنبال خرابی هستند.پسر او در ابتدای فیلم توسط رونین کشته می شود.او سعی دارد تا نور ماه به غنچه نرسد و روح تاریکی در غنچه شکل بگیرد.این باعث خواهد شد که تمامی جنگل از بین برود.
پروفسوربومبا : پدر مری کاترین.یک پژوهشگر است و سعی دارد در مورد موجودات کوچک جنگل بیشتر بفهمد.اما برگپوش ها او را کنترل می کنند و نمی گذارند او به مقر ماه برسد.
این انیمیشن به تقلید از آواتار ساخته جیمز کامرون ساخته شده است.به نظر می آید این انیمیشن نیز در راستای پروژه دین نوین جهانی باشد.وجود تعادل,تناسخ,الهه مونث Eywa (یا همان تارا) از مولفه های اصلی این انیمیشن است.
خلاصه داستان
بدنبال مرگ مادر,دختر نوجوان Mary Katherine به نزد پدرش می رود.پدر او یک دانشمند خسته کننده و عجیب و غریب است.پروفسور Bomba روی سربازان کوچکی – که Leafmen(برگپوش) خوانده می شوند- تحقیق می کند.برگپوش ها از جنگلی که پروفسور بومبا در نزدیکی آن زندگی می کند در برابر موجودات خبیثی به نام Boggan ها – که سردسته بدذات آنها Mandrake است محافظت می کنند.سرباز جوان Nod تصمیم گرفته به خاطر سخت گیری های Ronin (سردسته برگپوش ها)استعفا دهد.
ملکه جنگل Tara تصمیم می گیرد برای انتخاب جانشینی برای تاج گذاری(که هر صد سال یکبار اتفاق می افتد) به مزرعه غنچه ها -که توسط یک حشره گردونه slug به نام Mob و یک حلزون به نام Grub محافظت می شود- برود.تارا از میان غنچه ها کوچکترین را انتخاب می کند.بلافاصله پس از انتخاب ملکه,باگن ها حمله می کنند.تارا بوسیله برگ غنچه ها به سرعت فرار می کند.با اینکه محافظان ملکه کارشان را به خوبی انجام دادند؛ملکه توسط باگن ها محاصره می شود.او از قدرت خود برای فرار از دست تعقیب کننده ها استفاده می کند.در این میا جان ملکه توسط غنچه ای-که در پایان فیلم جانشین او می شود-نجات می یابد.رونین سوار بر (مرغ مگس خوار) فرا می رسد و ملکه تارا را با خود می برد.در درگیری میان رونین و مندریک, Dagda پسر مندریک توسط رونین کشته می شود.ملکه تارا نیز مورد اصابت تیر داگدا(پسر مندریک) قرار می گیرد.
در این میان مری کاترین(M.K.) که از دست پدرش عصبانی شده,تصمیم به ترک خانه می گیرد و یادداشتی را روی مانیتور پروفسور بومبا باقی می گذارد.قبل از اینکه خانه را ترک کند,سگ خانگی (یک چشم و سه پا) Ozzie به میان بیشه زار می دود.وقتی مری کاترین دنبال سگ می رود,افتادن ملکه تارا را می بیند.تارا در حین مرگ غنچه را به مری کاترین می دهد و از قدرت خود برای کوچک کردن او استفاده می کند.او قبل از مرگ به مری کاترین می گوید که غنچه را پیش یک کرم شب تاب به نام Nim Galuu ببرد.مری کاترین بعد از دیدن رونین وبرگپوش ها و ماب و گراب با آنها برای رساندن غنچه به نیم گالو همراه می شود.
رونین خبر دار می شود که ناد پس از استعفا در یک مسابقه سوارکاری شرکت کرده است و حالا توسط یک وزغ به نام Bufo و دو نوچه اش گرفتار شده است.رونین قبل از اینکه آنها ناد را از بین ببرند مداخله می کند و ناد آزاد می شود.ناد پس از شنیدن خبر مرگ ملکه با آنها(رونین ,مری کاترین,ماب و گراب) برای نجات جنگل همراه می شود.در این میان بوفو صدای آنها را می شنود و از مقصد آنها خبردار می شود و در ادامه داستان محل نگهداری غنچه را به مندریک لو می دهد.
آنها سرانجام نیم گالو را پیدا می کنند.او پس از مطلع شدن از مرگ ملکه ,آنها را به سمت کتابخانه طومار ها هدایت می کند.(جایی است که تمامی اتفاقات در آن ثبت می شود).در یکی از طومار ها نوشته که غنچه باید امشب زیر نور ماه کامل در بلندترین ارتفاع شکوفا شود.مری کاترین با استفاده از طومار ها پیغام تارا را قبل از کوچک کرد ناو می شنود و می فهمد که چگونه باید به اندازه واقعی خود برگردد.وقتی رونین ناد را تنها می گذارد,ناد مری کاترین را به سوارکاری روی شاخ گوزن دعوت می کند.عشق میان آن دو اینجا آغاز می شود.
مندریک که بوسیله بوفو از محل نگهداری غنچه آگاه شده به Moonhaven (مقر ماه) یورش می برد و در غیاب ناد و مری کاترین,ماب و گراب و غنچه را می دزدد و آنها را نگه می دارد به این امید که غنچه در تاریکی بشکفد و فرزندش Dagda (داگدا) را به او بازگرداند.
رونین تصمیم می گیرد برای پس گرفتن غنچه به قلمرو باگن ها برود.ناد به او پیشنهاد می کند که با لباس مبدل به آنجا به آنجا برود.برای بدست آوردن لباس مبدل باگن ها ,مری کاترین,ناد و رونین به خانه پروفسور بومبا می روند.اینجا بود که مری کاترین فهمید که برگپوش ها پدرش را stomper (له کننده) می خوانند و او را از محل زندگی خود دور نگه می دارند.در این زمان آزی (سگ خانگی) مری کاترین را می بیند و برای جلب توجه پروفسور او را دنبال می کند.پروفسور آن سه نفر کوتوله را می بیند و می خواهد آنها را بگیرد.پروفسور بومبا مری کاترین را در شیشه حبس می کند.او از دیدن دخترش در اندازه ۵ سانتی متری غش می کند.شیشه از دست او به زمین می افتد و مری کاترین آزاد می شود.اما قبل از ترک خانه پدرش,با قرار دادن یک پونس روی نقشه محل زندگی برگپوش ها را مشخص می کند.
وقتی به قلمرو باگن ها می رسند,رونین سر باگن ها را گرم می کند تا مری کاترین و ناد,غنچه و ماب و گراب را نجات دهند.مندریک دستور تعقیب آنها را صادر می کند اما آنها بالاخره موفق به فرار می شوند.رونین فداکاری می کند تا مطمئن شود آنها با موفقیت خارج می شوند.آنها غنچه را به مقر ماه می برند.قبل از اینکه ماه کامل باعث شکفتن غنچه شوند,خفاش های مندریک جلوی نور ماه را می گیرند تا غنچه در تاریکی بشکفد.برگ پوش برای مبارزه با باگن ها که سوار بر خفاش پرواز می کنند خارج می شوند.
مری کاترین برای کمک خواستن از پدرش خارج می شود,او سعی می کند با ظاهر شدن جلوی دوربین های پدرش او را خبر دار کند؛ اما پدرش با ناراحتی تمام دوربین ها را خاموش می کند.او فکر می کند واقعا مری کاترین را ندیده و دیوانه شده است؛ اما وقتی پونس را روی نقشه می بیند عقیده اش تغییر می کند.
پروفسور بومبا از اینکه عقایدش درست از آب درآمده بسیار خوشهال می شود.وقتی او دخترش را تا مقر ماه دنبال می کند,دخترش از او می خواهد با iPod صدای خفاش ها را پخش کند و آنها را از مقر ماه دور کند.مندریک به محل نگهداری غنچه حمله می کند؛ماب و نیم گالو سعی می کنند مندریک را از غنچه دور کنند اما موفق نمی شوند.رونین در حالی که زخم و کبودی های بسیاری دارد ظاهر می شود.مندریک سعی می کند رونین راشکست دهد اما رونین توسط ناد یاری می شود.آنها سرانجام ارزش کار گروهی را می فهمند.قبل از اینکه مندریک پیروز شود نور ماه به غنچه می رسد و غنچه در نور ماه می شکفد و باعث شکست باگن ها می شود.
غنچه گل marigold (همیشه بهار)که در ابتدای فیلم جان تارا را نجات داده بود به عنوان جانشین انتخاب می شود.مری کاترین به اندازه واقعی بر می گردد.او به دستیار پدر در کار تحقیقاتی مبدل می شود و همچنان توسط دوربین ها با دوستان کوچک(برگ پوش ها)ارتباط دارد.
نقد انیمیشن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تازه رسیدیم به اصل مطلب.ابتدا این انیمیشن را در چند بخش مجزا نقد می کنیم سپس به بررسی فیلم های مشابه در سینمای غرب می پردازیم.
تناسخ : تناسخ به این معناست که روح پس از مرگ به به جهان آخرت نمی رود بلکه در یک بدن دیگر تجلی پیدا می کند(تناسخ در واقع نفی معاد است) این اعتقاد از بودیسم و هندوئیسم گرفته شده است.همانطور که در فیلم می بینیم روح ملکه جنگل به یک غنچه منتقل می شود و از طریق آن به کالبد شخص دیگری راه می یابد.اما نکته ای که در اینجا از قلم افتاد,واسطه بودن درختان و گیاهان در انتقال روح از کالبدی به کالبد دیگر است.ای ن مضمون در عرفان کابالا بسیار مشهود است.به این شکل که درختان حاوی ارواح هستند و با قدم گذاشتن به جنگل هزاران روح شما را محاصره می کند.
وجود نیروهای خیر و شر : دو سپاه خیر و شر در این انیمیشن به خوبی نشان داده شده است.گروهی پاک تینت و خیرخواه اند,بر پرنده های طلایی سوار می شوند و هدفشان آبادی جنگل است.گروهی دیگر بدسرشت و بدنهاد اند و بسیار زشت.آنها بر خفاش یا کلاغ سوار می شوند و خواهان شر و خرابی اند.این همان اصل تثنیه است که به خوبی در این انیمیشن می بینیم.
نفی هرگونه وجود روحانی یا متافیزیکی : این موجودات مخفی که در جنگل زندگی می کنند به هیچ وجه متافیزیکی نیستند؛بلکه می توان با آزمایش و تحقیقات زیستی روی آنها مطالعه کرد.همانطور که پروفسور بومبا مانند دیگر دانشمندان عمل می کند و موفق می شود درباره آنها نظریه بدهد.او با تجهیزات آزمایشگاهی روی آنها تحقیق می کند اما برگپوش های باهوش جلوی فعالیت گسترده او را گرفته اند.در واقع درختان حاوی روح و وجود متافیزیکی نیستند,بلکه برقرار کننده تعادل اند.
ماه کامل : در این انیمیشن نیز مانند انیمیشن اسمارف ها حلول ماه کامل با شکلی خاص برای پایان داستا نقشی محوری دارد.
الهه مونث (زمین,محیط زیست) : نقش کلیدی در این انیمیشن متعلق به تارا ملکه جنگل می باشد.تمام کاراکترهای مثبت سعی دارند حکومت ملکه ادامه پیدا کند.در واقع همان روح زمین در فیلم آواتار که تحت عنوان Eywa مطرح بود ؛در این فیلم در تارا تجلی می یابد.همانطور که بعضی ها تازگی می گویند ما باید از خدایان مذکر دست بکشیم و به خدای مونث(که همان زمین یا محیط زیست است) ایمان بیاوریم.اکنون در این فیلم؛خدای طبیعت که تمام سرسبزی ها از اوست در حد پرستش بالا می رود.دقت داشته باشید حفاظت از محیط زیست کار بسیار شایسته ای است؛اما اینکه درخت و محیط زیست در حد تقدس بالا برود یا قابل پرستش شود امری شرک آمیز است که به تازگی در رسانه های غربی به آن پرداخته می شود.درز اینجا تمام حیات جنگل (یا بهتر است بگوییم کره زمین) به ملکه جنگل بستگی دارد.این فیلم جنبه خالقیت را به ملکه(الهه مونث زمین) می دهد.اگر کسی بگوید این فیلم یا فیلم آواتار برای حمایت از محیط زیست ساخته شده امری بسیار مغرضانه و اشتباهی غیر قابل بخشش است.می شود فیلم ساخت از اینکه دارند جنگل را قطع می کنند و عده ای آن را نجات می دهند همانطور که قبلا خیلی مثل این ساخته شده بود؛اما اینکه عقایدی مانند ابطال معاد یا تناسخ و تثنیه و عقاید شرک آلود دیگری باهم آمیخته شود و یک موج رسانه ای آن را منعکس کند,امری غیر قابل پذیرش است.
موسیقی متن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
موسیقی متن این انیمیشن که در مواقع حساس پخش می شود ,حاوی المان های صوتی است که موسیقی کلیسا یا ناقوس –که مربوط به امور مقدس است- می باشد.همواره موسیقی متن به نقش کاراکتر ها نوعی حماسه مقدس می بخشد,به طوری که نجات تارا را امری مقدس و مذهبی تصور شود.
پایان:
اگر فیلم آواتار مدت زمان بلندی داشت یا طوری بود که کودک دلبند شما از دیدن صحنه های آن لذت نمی برد و جذابیت خاصی برایش نداشت ؛حالا استدیو BlueSky تمام امکاناتش را گذاشته تا چیزی نزدیک به همان داستان را به شکلی جذاب برای کودک شما فراهم آورد.
منابع:
http://www.faraghlit.com/?p=3142
http://www.faraghlit.com/?p=3022
http://en.wikipedia.org/wiki/Epic_(film)